رابطۀ متقابل موسیقی و روح
موسیقی عبارتست از علم ترکیب اصوات و هنر تنظیم و تزئین و عرضۀ آنها به نحویکه برای طبع انسان خوشایند باشد.
روح یک اصطلاح قرآنی است. روح یا نفس ناطقه، شیئی است که مایۀ موجودیت حیات و مبدأ خواص احساسات و قوۀ فعل و انفعالات و خلقت و طبیعت هر موجودی است.
تأثیر موسیقی بر روح
خداوند سرشت بشر را طوری ساخته است که کشش و علاقۀ زیادی به زیبایی دارد.
استاد الهی یکی از عارفان بزرگ، اینطور میگوید: هرکس به علوم مستظرفه مانند موسیقی، نقاشی، شعر و نویسندگی علاقهمند شود علامت اینست که دارای روح ظریف و لطیفی است.
کسی که علاقه به این علوم دارد وقتی وارد عرفان شود مثل کسی است که با هواپیما مسافرت کند و کسی که علاقه به این علوم نداشته باشد مانند آنست که پیاده حرکت کند.
از موسیقی نباید فقط استفادۀ علمی کرد و تنها به جنبۀ علمی آن نظر داشت، بلکه باید صداهای واقعی موسیقی را شنید.
موسیقی را باید وسیلۀ ارتباط معنوی قرار داد نه هدف اصلی. در تمام محافل عرفا از موسیقی استفاده میشود. موسیقی را باید برای کیفیت معنوی استعمال کرد نه برای کیفیت مجازی و عیش و عشرت.
تأثیر روح بر موسیقی
اصولا موسیقیهای سنتی براساس نیازهای روحی ساخته و پرداخته شدهاند.
درمورد موسیقی اصیل ایرانی میتوان گفت که این نوع موسیقی خیلی به سوی تجرد رفته است و به همین جهت از زینتها و تجملات و قدرتنماییهای ظاهری دور شده است و دارای یک نوع زیبایی است که در پس پردۀ صورت پنهان شده است؛ درنتیجه نامحرم از درک آن محروم است و برای درک آن باید حواس معنویمان را بیدار کنیم.
موسیقی ارتباط مستقیم با روح دارد و روح نیز ارتباط محکمی با خدا دارد.
اگر گوش دل باز شود، از این سازها اسراری شنیده میشود که بر اهل ظاهر پنهان است.
اگر موسیقی بر پایه اقتضای روح حرکت کند هم کیفیت ظاهریاش جالب میشود هم کیفیت باطنی آن.
وگرنه آن هم میشود یک رشته صنعتی همانند رشتههای دیگر.
موسیقی غذای روح است پس انسان باید برای روحش ارزش قائل باشد تا به آن غذا بدهد.
خود استاد صفوت نیز با اینکه از کودکی با موسیقی آشنا بود و پدرش ویولن میزد و اصرار داشت او هم ویولن بزند، تن به نواختن سازی نداد تا اینکه در سن 14 سالگی اتفاقی برایش افتاد که به موسیقی عشق پیدا کرد.
پدرش سهتار مخصوصی داشت که صدای خوشی داشت، شبی پدر در حال کوک کردن آن بودند که ایشان ناگهان متوجه صدای موزون و حیرتانگیز آن شدند.
تا آن زمان موسیقی در ایشان چنین اثری نکرده بود و به گفتۀ خودشان آن صدا که به گوش شان میرسد مانند سازی که شروع به ارتعاش کند او هم مرتعش میشود و به یک یقظۀ موسیقایی میرسد.
این یقظه، ضربۀ اولیهای بوده که نمایی از معنویت را به او نمایاند و از آن زمان عبادت او موسیقی شد و کلام او ترکیب نت ها و عبارات موسیقی.
مأخذ: برگرفته از هشت گفتار دربارۀ فلسفۀ موسیقی (داریوش صفوت)