سازهای سنتی

قسمت اول_ سازهای زهی

دسته 1: سازهای زهی_زخمه ای (زهی_مضرابی)

سازهایی مانند تار، سه تار، عود، بربط، دوتار، تنبور، رباب، قانون، چگور و قوپوز جزء این دسته از سازها هستند.

تار: دارای 6 سیم (3 سیم بصورت جفت) است. قسمت پائین تار به دوقسمت کاسه و نقاره تقسیم میشود که بر روی هر دو قسمت پوست کشیده میشود. این ساز را بوسیلۀ زخمه ای کوچک که انتهای آن با موم پوشیه شده است، مینوازند. نت تار را با کلید سل مینویسند.

سه تار: دارای 4 سیم بوده و اصول پرده بندی آن نیز شبیه ساز تار است. برای نواختن این ساز زخمه یا مضراب به کار برده نمیشود بلکه با ناخن نواخته میشود. نت این ساز را نیز با کلید سل مینویسند.

دوتار: این ساز نیز توسط ناخن نواخته میشود و همانطور که از اسم آن پیداست دارای 2 سیم می باشد. استفاده از کلید سل برای نوشتن نت این ساز مناسب تر است. در مناطقی مانند مازندران، خراسان و سیستان و بلوچستان این ساز رواج بیشتری دارد.

عود: بم ترین ساز در میان سازهای زهی ایرانی است. این ساز دارای 10 سیم (5 سیم جفتی) بوده و مضراب آن از جنس پلاستیک میباشد، البته در قدیم از پر مرغ یا پر طاووس برای ساخت مضراب عود استفاده میشده است. نت این ساز نیز با کلید سل نوشته میشود.

تنبور: دارای 3 سیم بوده و بدون نیاز به مضراب و با استفاده از ناخن نواخته میشود. استفاده از این ساز در مناطقی مانند کردستان، کرمانشاه و خراسان رایج است. نت این ساز نیز با کلید سل نوشته میشود.

رباب: دارای 6 سیم (3 سیم اصلی و 3 سیم فرعی) است و با استفاده از مضراب نواخته میشود. این ساز دارای سیم های کوتاهی (به نام سیم های طنینی) است که برای تقویت صدا به کار میروند. استفاده از کلید سل برای نوشتن نت این ساز مناسب تر است. استفاده از این ساز در خراسان و سیستان و بلوچستان رواج بیشتری دارد.

قانون: این ساز به شکل ذوزنقۀ قائم الزاویه بوده و دارای 78 سیم است که هر 3 سیمِ آن دارای یک کوک میباشد. مضراب این ساز انگشتانه ایست که در انگشتان اشارۀ هر دو دست قرار میگیرد. به علت وسعت صوتی زیاد، نت این ساز بر روی حامل مضاعف نوشته میشود.

دسته 2: سازهای زهی_کوبه ای

از انواع این سازها میتوان به سنتور اشاره نمود. سنتور بصورت یک ذوزنقۀ متساوی الساقین است که دارای 72 سیم بوده و هر 4 سیم آن دارای یک کوک میباشد. این سیم ها توسط دو مضراب به صدا در می آیند. نت این ساز نیز با کلید سل نوشته میشود.

توجه: سنتور جزء سازهای زهی_مضرابی (زهی_زخمه ای) به حساب نمی آید.


دسته 3: سازهای زهی_ آرشه ای

کمانچه و قیچک جزء این دسته سازها محسوب میشوند.

کمانچه: دارای 4 سیم بوده و فاقد پرده بندی میباشد. نت این ساز با کلید سل نوشته میشود.

قیچک: نیز دارای 4 سیم بوده و فاقد پرده بندی میباشد.  نت این ساز با کلید سل نوشته میشود. این ساز در سیستان و بلوچستان رواج بیشتری دارد.

قسمت دوم_ سازهای بادی

کرنا، سرنا، نی، نی انبان، دوزَله، بالابان، قمشه و کرمبل از انواع این دسته سازها هستند.

سرنا: معمولا به همراه دهل نواخته میشود و اصطلاحا آنها را ساز و دهل می نامند. استفاده از کلید سل برای نت نگاری این ساز مناسب تر است. سرنا در مناطق لرستان و غرب ایران رایج تر است.

کرنا: گسترۀ صوتی این ساز از چن نت تجاوز نمیکند. بعضی از کرناها دارای زبانه و بعضی بدون زبانه هستند. این ساز در مشهد، فارس و شمال رواج بیشتری دارد.

نی: بدون زبانه است، دارای 7 بند و 6 گره بوده و از جنس “نی” ساخته میشود. نت این ساز نیز با کلید سل نوشته میشود.

نی انبان: از دو لولۀ صوتی و یک کیسۀ هوا تشکیل شده است و جزء سازهای تک زبانه میباشد. این ساز در مناطق جنوبی کشور، خصوصا بوشهر و بندرعباس رواج بیشتری دارد.

دوزَله: از دو لولۀ صوتی تشکیل شده است و جزء سازهای تک زبانه به حساب می آید. نام دیگر این ساز جفته یا جفتی است.

بالابان: از سازهای دوزبانه است که در مناطق کردستان و آذربایجان رواج بیشتری دارد.

قسمت سوم_ سازهای کوبه ای

تنبک، تنبک زورخانه، دف، دایره، نقاره، دُهُل، دمام و طاس از انواع این دسته از سازها هستند.

تنبک (تمبک): تنبک های متداول در نواحی ایران یا چوبی هستند یا فلزی. در هرصورت، تمامی آنها یک استوانۀ طنینی دارند که روی دهانۀ آن پوست (معمولا پوست گوسفند یا بز) چسبانده شده است. استوانه طنینی به شکلهای مختلفی به گلویی تنبک که خود استوانه باریک تری است متصل میشود و گلویی نیز با شکلهای متنوعی به دهانۀ شیپوری پشت تنبک وصل میشود. اگر چه نحوۀ اتصال سه قسمت اصلی تنبک در انواع مختلف آن تا حدودی متفاوت است اما ویژگیهای اصلی ساختاری تنبک در همۀ نمونه ها مشابه اند. در موسیقی نواحی ایران وظیفۀ اصلی تنبک حفظ جریان ریتمیک- متریک است و نه ارائه تکنیکهای دشوار و نمایشی. به همین دلیل استفادۀ مستقل از انگشتهای هر دو دست که در تنبک نوازی موسیقی کلاسیک امروز ایران اهمیت دارد در موسیقی نواحی ایران جایگاه درخوری ندارد. در بیشتر مناطق ایران از یک تنبک در همراهی با سازهای مختلف استفاده میشود.

تنبک (تمبک) زورخانه: این ساز از جنس سفال با بدنه ای یکپارچه است و پوست (پوست بز) را با سریش بر دهانۀ آن می چسبانند. بدنۀ تنبک زورخانه از سه قسمت متصل به هم شامل محفظه و استوانۀ صوتی، گلویی و دهانۀ شیپوری انتهایی تشکیل شده است. گلویی لوله ای نسبتا استوانه ایست که به تدریج به سمت دهانۀ شیپوری گشاد میشود و انتهای آن به این دهانه وصل میشود. تنبک زورخانه با استفاده از انگشتها، کف و مچ دستها، ساعدها، کتف و بازو نواخته میشود. استفاده از ساعد، کتف و بازو ویژگی مهمی در نواختن این تنبک است که تکنیکهای اجرایی آنرا از تنبک معمولی متمایز میکند. صدای تنبک زورخانه بیشتر به قدرت، حجم، میزان نفوذ صدا و شدت آن بستگی دارد، نه ریزه کاریهای دقیقی که با انگشتان با تنبک معمولی اجرا میشوند. به همین دلیل، نقش مستقل انگشتان هر دو دست کمتر، و نقش ساعد، کتف و بازو در نواختن آن بیشتر است.

دف: که سازی عرفانی و قابل احترام در اجرای مراسم ذکر و سماع درویشان به وریژه در کردستان است، دارای بدنه ای استوانه ای کوتاه و قاب مانند از جنس چوب است که بر یک طرف آن پوست کشیده اند. ضخامت لبۀ بیرونی قاب را از 1.5 سانت به 2 تا3 میلیمتر کاهش میدهند و پوست را روی این لبه میکشند و آنرا با چسب یا سریش و تعدادی گل میخ فلزی بر دهانۀ دف محکم میکنند. در لبۀ داخلی قاب نیز در فاصله های معین حلقه های زنجیر آویزان میشود.

دف را با دست چپ میگیرند و با پنج انگشت دست راست و چهار انگشت دست چپ مینوازند. دست راست در نواختن دف نقش اصلی را بر عهده دارد.

توجه: علیرغم وجود شباهت میان دف و دایره، این سازها به خاطر تفاوت در اندازه، ویژگیهای ظاهری و از همه مهمتر، رنگ و جنس صدا و کارکرد و تکنیکهای اجرایی سازهای مستقلی محسوب میشوند. نه دایره زیرمجموعهۀ دف است و نه دف زیرمجموعۀ دایره. حتی خود دایره ها نیز در نواحی مختلف ایران گاه از نظر شکل، اندازه و تکنیکهای اجرایی با یکدیگر تفاوت دارند.

دایره: در نواحی مختلف ایران گسترده بوده و بخاطر تنوع زیاد آن به سه دستۀ کلی تقسیم میشود:

  1. دایره هایی که ویژگی ظاهری خاصی دارند؛ مانند دایرۀ بیرجند.
  2. دایره هایی که تکنیکهای اجرایی خاصی دارند؛ مانند دایرۀ (قاوال) آذربایجان شرقی و دایره هایی از خراسان (تربت جام و سبزوار)
  3. دایره هایی که نه ویژگی ظاهری خاصی دارند و نه تکنیک اجرایی خاصی.

توضیحاتی در مورد دایرۀ آذربایجان شرقی (قاوال): قاوال در مقایسه با بسیاری از سازهای هم خانواده اش کوچکتر بوده و قاب یا بدنۀ آن ضخیم تر است. برای ساختن قاب قاوال تکه های متعدد چوب را در دو، سه یا چهار ردیف به موازات هم قرار میدهند و هر ردیف ممکنست متشکل از 6 تا 12 تکه چوب باشد. بر یک طرف قاب قاوال پوست میکشند و در اطراف لبۀ داخلی قاب نیز حلقه های منفرد یا مضاعف فلزی در فواصل معین آویزان میکنند. موارد استفادۀ قاوال در اجرای موسیقی عاشیقی و مُقامات آذربایجان شرقی میباشد.

توجه: تعداد قطعه های چوب تأثیری در کیفیت صدای قاوال ندارند.

نقاره: مهمترین مورد استفادۀ نقاره در مجالس عروسی و شادی است. از این ساز در قدیم در نقاره خانه استفاده میکردند و نقاره کوبی خود یک آئین باستانی بوده است که در جای دیگر به طور مفصل به این موضوع خواهیم پرداخت. نقاره به شکل دو طبل گلدانی شکل ته بسته (از جنس سفال) در دو اندازۀ مختلف است که طبل بزرگتر صدای بم دارد و طبل کوچکتر صدای زیر. پوست را با بندهای چرمی بر دهانۀ هر دو طبل می کشند. نقاره با دو قطعه چوب نواخته میشود که معمولا از جنس چوب درخت ازگیل وحشی است. این ساز به هنگام نواختن روی زمین یا زیر بغل نوازنده قرار میگیرد و ظاهرا در قدیم با بندی از کتف نوازنده آویزان میشده است.
نقاره کوبی نوعی آئین باستانی است که قبل از اسلام در ایران رواج یافته و پس از اسلام نیز با تغییراتی به حیات خود ادامه داده است. اعلام طلوع و غروب خورشید، و وقوع حوادثی مانند جنگ، سیل، بیماری و نیز اعلام جشنها، تشریفات و … از فعالیتهای نقاره خانه ها بوده اند. این آئین تا اواخر دوران قاجار پابرجا بوده است اما پس از آن رو به افول گذاشته است.

در ایران دو نوع نقاره خانه حکومتی و مذهبی متداول بوده است. از ابتدای دورۀ پهلوی نقاره خانه های حکومتی تعطیل شدند اما بعضی نقاره خانه های مذهبی به فعالیت خود ادامه دادند که نقاره خانه آستان قدس رضوی در مشهد مهمترین آنهاست. در چند دهۀ اخیر چند نقاره خانه دیگر نیز در نواحی مختلف ایران فعال بوده اند که نقاره خانه شاهچراغ در شیراز، نقاره خانۀ بقعۀ سیدجلال الدین اشرف در آستانۀ اشرفیه گیلان از آن جمله اند.

توجه: نقاره خانه های مذهبی نشانه ای از شکوه، اقتدار و حکومت معنوی بزرگان و اسوه های مذهبی شیعه تلقی میشده و وظیفۀ آنها خبررسانی و اعلام اوقات شرعی  و طلوع و غروب خورشید بوده است.

(بررسی نقاره های آستان قدس رضوی)

نقاره های این نقاره خانه چهار نوع هستند:

  1. چاشنی: کوچکترین نقاره بوده و شبیه کاسه یا پیاله است. این نقاره از آغاز تا خاتمۀ مراسم نقاره کوبی نواخته میشود و سایر نقاره ها از آن پیروی میکنند.
  2. تخم مرغی: که شبیه نیمۀ تخم مرغ است.
  3. گَوُرگه: نقارۀ بزرگی است که صدای آن بم تر و پر حجم تر از سایر نقاره ها بوده و شبیه نیمۀ تخم مرغ است.
  4. طبل ساده: که از نقارۀ گَوُرگه و تخم مرغی کوکجتر است و شکل آن نیز مانند نیمۀ تخم مرغ است.

در تمامی این نقاره ها پوست را با بندهای چرمی به شکل خاصی روی دهانۀ همۀ نقاره ها میکشند و هر نقاره با دو قطعه چوب نواخته میشود. طول و ضخامت چوب ها بستگی به نوع و اندازۀ نقاره دارد. تکنیکهای اجرایی این نقاره ها بسیار ساده است اما آنچه مهم است رعایت و اجرای چند دورِ ایقاعی (15تایی، 12تایی، 6تایی، 4تایی و …) توسط نوازندگان است که به صورت تجربی و نسل به نسل آموخته اند. هر نقاره را روی یک پایه فلزی میگذارند و آنها را در طول مراسم گاه به تنهایی و گاه همراه با کرناها مینوازند.

نقاره های آستان قدس رضوی هر روز در 2 نوبت و هر نوبت حدود 20 دقیقه نواخته میشوند. نوبت اول حدود 15 دقیقه قبل از طلوع آفتاب و نوبت دوم حدود 15 دقیقه پیش از غروب آفتاب برای اعلام پایان وقت نماز صبح و مغرب است.

توجه: در اعیاد مذهبی و تولد امامان (ع) نقاره ها را در 2 نوبت اضافه و در ماه رمضان نیز 3 نوبت به صدا در می آورند.

دهل: به طور کلی همۀ دهل ها بدنه ای استوانه ای دارند که بر دو سر آنها پوست کشیده میشود. ارتفاع این بدنه در نواحی مختلف متفاوت است اما میتوان گفت که تمامی دهل ها بدنه ای نسبتا بلند یا نسبتا کوتاه دارند. بعنوان مثال، دهل در منطقۀ سیستان استوانه ای نسبتا بلند و بزرگ دارد که از جنس چوب یا گاهی نیز فلز است. در حالیکه دهل های متداول در خراسان استوانۀ چوبی نسبتا کوتاهی دارند که بر دو سر آن پوست کشیده شده است. این استوانه از گرد کردن تسمه ای چوبی ایجاد میشود. در هر صورت، دهل را با تسمه یا طناب از شانه چپ نوازنده آویزان میکنند. طرف راست دهل خراسان را با چوبی که اندکی قوس دارد و طرف چپ آنرا با ترکه ای باریک به صدا در می آورند. در حالیکه طرف راست دهل سیستان را با چوبی قوس دارد و طرف چپ آنرا با دو چوب کوچک (نلوک) که به انگشتان دست چپ بسته میشوند مینوازند.

دمَام: موارد اصلی استفاده از دمام در دهه های اخیر محدود به مراسم سوگواری ماه محرم است. البته در سالهای اخیر از این ساز در موقعیتهای دیگر در همراهی با نی انبان و نی جفتی نیز استفاده میشود. دمَام، استوانه ایست از جنس چوب یکپارچه یا ترکه ای و گاهی نیز فلز، که بر دو طرف آن پوست کشیده میشود. پوست را ابتدا دور طوقه هایی به نام چمبره از جنس نی خیزران یا بامبو میکشند. طوقه های همراه با پوست در دو طرف دمام با طناب به شکل خاصی به بدنه متصل میشوند. دمام را با یک قطعه چوب که معمولا از جنس ساقۀ برگ نخل است و اندکی قوس دارد، مینوازند. این چوب که به آن گرز دمام نیز گفته میشود در دست راست نوازنده قرار میگیرد. پوست سمت راست با چوب و پوست سمت چپ با دست نواخته میشود. دستهای راست و چپ در ایجاد تقارن های متریک_ریتمیک مکمل همدیگر هستند و نوعی مکالمۀ ریتمیک بوجود می آورند.