استان كرمان به عنوان پهناورترین استان ایران از لحاظ جغرافیایی از چنان تنوع فرهنگی و اجتماعی برخوردار است كه پژوهشگران و محققان را به حیرت واداشته است.

متأسفانه تا چند سال پیش به دلایلی از جمله پراكندگی و مسافت بسیار زیاد بین مراكز اقلیمی، صعبالعبور بودن بعضی از راههای روستایی، شرایط آب و هوایی متغیر و سخت، كمبود پژوهشگران و محققان بومی و… تحقیقات جامع و كاملی از موسیقی نواحی این استان به عمل نیامده بود.
ولی برگزاری جشنواره موسیقی نواحی كشور در كرمان و همچنین تأسیس دبیرخانه دائمی این جشنواره در این شهر، مسئولین و نیروهای متخصص بومی را به تحقیق و پژوهش گسترده در این استان ترغیب كرد.
البته در این میان نقش مهم و اساسی كیوان پهلوان، احمد صدری و بهخصوص محمدرضا درویشی پژوهشگر بزرگ موسیقی كشور، در راهنمایی، نظارت و در مواردی همراهی با گروه پژوهشی كرمان را نمیتوان نادیده گرفت.
ذكر این نكته ضروری است كه تحقیقات اینجانب به عنوان مسئول گروه پژوهشی استان هنوز به مرحله نهایی نرسیده، ولی نتایج حاصله از تحقیقات دو ساله، این حقیقت را روشن كرده كه استان كرمان یكی از بكرترین و البته غریبترین نواحی موسیقی در كشور و به قول محمدرضا درویشی، دریایی ناشناخته از نغمات، ملودیها و سازهای نواحی ایران است.
● موسیقی نواحی استان را میتوان به اقسام زیر تقسیم كرد:
۱۰) موسیقی كولیها
كه البته توضیح و معرفی هر كدام نوشتاری مفصل و جداگانه را میطلبد. تلاش بر این است كه در این مقاله، خوانندگان در حد اجمال با سازهای نواحی استان كرمان كه تعدادی از آنها نه تنها در كشور بلكه در تمام دنیا منحصر به فرد هستند، آشنا شوند.
● سازهای استان به ترتیب اهمیت به سه گروه تقسیم میشوند:
۳) سازهای زهی آرشهای
۱) سازهای كوبهای
سازهای كوبشی بدون پوست شامل: كوزه، سنگ، چوسر (چوب سحر) و خلخال.
▪ جوغ
تا دو دهه قبل این ساز در بین گروهی از ساربانان و شتربانان استان رواج داشته است. به این ترتیب كه آن را با طناب روی شتری به نام شتر سر آهنگ (راه بلد) میبستهاند و ساربان در هنگام بروز توفان شن از آن به عنوان ساز راهنما استفاده میكرده، به صورتی كه برای ایمنی از شنهای بیابان روی خود را با پارچهای بسته و فقط با ضربه زدن به پوست جوغ، شتران را به دنبال شتر سر آهنگ میكشانده است. به عقیده محمدرضا درویشی این ساز یكی از معدود سازهای سنگی دارای پوست در جهان است.
▪ غُرو
طرز نوازندگی غرو بسیار جالب است و نوازنده با تكنیكی خاص به دو طرف ساز ضربه وارد میكند.
▪ جاریگ
این ساز در روستای مرغك استفاده میشده. در حال حاضر به علت وقوع زلزله و همچنین كمآبی، اكثر مردم این روستا به شهر كرمان كوچ كردهاند و تعدادی از نوازندگان آنها در گروههای موسیقی محلی شهر كرمان به نوازندگی این ساز مشغولاند.
▪ دُرَك
معمولاً بر بدنه این ساز زنگولهای با نخی از جنس كنف آویزان است و نوازنده در مواقعی زنگوله را بر روی پوست بالایی میگذارد تا در هنگام نواختن و لرزش پوست، صدای زنگداری ایجاد شود. این ساز توسط گروهی از كولیان سیرجان نواخته میشود و تا به حال نظیر آن در هیچ جای كشور دیده نشده است.
▪ دایره
این ساز با ابعاد و اندازههای مختلف و تكنیك نوازندگی متنوع در اكثر مناطق استان اجرا میشود. در میان تكنیكهای نوازندگی، نوع نوازندگی دایره در شهر بابك بسیار منحصر به فرد است و نوازنده آن را به صورت نشسته و با تكیه دادن بر روی یكی از پاها اجرا میكند.
در یكی از روستاهای كولینشین به نام دهنو (دهنه) نیز بر روی پوست دایره به صورت ضربدری روده گوسفند میكشند تا در هنگام ضربه به پوست صدایی تركیبی شبیه به درام را ایجاد كند. دراویش و زرتشتیان كرمان نیز از نوعی دایره به نام دپ استفاده میكنند.
طرز نوازندگی دپ در بین این دو گروه متفاوت است. زرتشتیان این ساز را با انگشت مینوازند و از آن در مراسم گوناگون از جمله جشن تیرگان، مهرگان و سده استفاده میكنند. اشعاری كه به همراه دپ خوانده میشود بیشتر به زبان فارسی دری است.
طرز نوازندگی دپ در بین دراویش نعمتاللهی نیز به این صورت است كه دپ را با یك دست گرفته و با دست دیگر به صورت آزاد و به تمام نواحی پوست و حتی كمانهٔ چوبی آن ضربه وارد میكنند.
متأسفانه در سالهای گذشته شاهد جایگزینی دف كردستان به جای دپ بودیم ولی هماكنون اكثر نوازندگان خانقاه به دپنوازی اصیل خود متمایل شدهاند و از دف كمتر استفاده میكنند.
در میان انواع دایره، دایرههای سهگانه رفسنجان نیز از ویژگی درخور ملاحظهای برخوردارند. این ساز در شهر رفسنجان در سه اندازه كوچك، متوسط و بزرگ یافت میشود كه توسط نوجوانان، جوانان و بزرگسالان نواخته میشود.
البته در حال حاضر استفاده از این ساز كمی محدودتر از قبل شده است. در روستای سیریز زرند نیز رقص چوببازی (چوچاپ) را با دایره انجام میدهند. (به جای دهل و نقاره)
▪ دُهُل
در مناطق مختلف استان به دو صورت بدنه فلزی و چوبی و با ابعاد متفاوت كاربرد دارد. دهلهای بدنه فلزی، دارای بدنهای بلند میباشند و به وسیله تسمهای چرمی به شانه نوازنده متصل میشوند و با یك دست و یك كوبه (چوب) نواخته میشوند.
از این نوع دهل در مناطقی مانند بم، جیرفت و رابُر استفاده میشود. دهلهای بدنه چوبی دارای بدنهای كمارتفاع میباشند و با چوب و تركه نواخته میشوند. این نوع دهل در اكثر مناطق استان از جمله لالهزار، سیرجان، شهر بابك، بافت و… استفاده میشود.
نوع كوچكتری از دهل فلزی به نام جوره (جُرُه) نیز در استان رایج است، كه معمولاً در كنار دو دهل نواخته میشود.
دهلنوازی علاوه بر مراسم شادمانی در مراسم سوگ و تعزیهخوانی مناطق مانند ننیز، سیرجان و رابُر نیز به كار میرود.
▪ نقاره
دو نوع نقاره در استان كرمان رایج است یكی نقارههای سفالی كه در مناطقی مانند امیرآباد شول رایج است و دیگری نقارههای فلزی كه در مناطقی مانند شهر بابك و شهداد مورد استفاده واقع میشود.
در یكی از امامزادههای شهداد به نام امامزاده زید مراسم نقارهنوازی به صورت روزانه و در دو نوبت (قبل از طلوع آفتاب و هنگام غروب) اجرا میشود. در اصطلاح محلی به این نقارهها، طبل امامزاده میگویند و دلیل اجرای آن را یادآوری شكوه و معنویت امامزاده میدانند.
این مراسم دارای سابقهای طولانی میباشد. نقارههای این امامزاده بسیار قدیمی هستند. تاریخ حكشده بر روی بدنه یكی از سازها ۱۲۴۰ قمری است و تمام آنها وقف امامزاده شدهاند.
از این ساز در مراسم عزاداری ماه محرم كه توسط دستههای عزاداری شهدا انجام میگیرد نیز استفاده میشود. در سایر نواحی استان نقاره را فقط در مراسم شادمانی به كار میبرند.
در اصطلاح محلی كرمان به نقاره بزرگ «ناقاره» و به نقاره كوچك «زیل» گفته میشود.
▪ تمبك محلی
در روستاهای اطراف بم افرادی به نام چوب پا، با به پا كردن چوبهایی به ارتفاع ۵/۲ تا ۳ متر در جلوی كاروانهای عروسی به راه میافتند و به نواختن این تمبك و خواندن ترانههای شاد میپردازند.
▪ تمپو
همان سازی است كه در مناطق جنوبی كشور نواخته میشود و در حیطهٔ موسیقایی استان یك ساز وارداتی محسوب میشود. در قسمتهایی از استان كه رطوبت هوا زیاد است و سازهایی مانند دُهُل، نقاره و تمبك محلی به علت طبیعی بودن پوست آنها، آسیبپذیرترند، از این ساز استفاده میشود. معمولاً تمپو ساز همراه نی مشكی (نیانبان) است.
▪ كوزه
شكل و تكنیك نوازندگی كوزه خصوصاً كوزه كوچك، بسیار جالب توجه میباشد و با سایر كوزههایی كه در مناطق جنوبی ایران نواخته میشود، متفاوت میباشد.
نوازندگان برای تولید صدا، هم از بدنه سفالی كوزه و هم دهنه آن (به صورت متراكم كردن هوای داخلی آن) استفاده میكنند. جالب اینكه صدای این كوزه شنوندگان را به یاد صدای طبلای هندی میاندازد.
▪ سنگ
این ساز بدوی علاوه بر مناطق یادشده در بعضی از روستاهای كهنوج و سبزهواران نیز اجرا میشود و نحوه استفاده از آن به این صورت است كه سنگها را به شكلهایی مسطح و تیغهای میتراشند و در سر ضرب آهنگها و ترانهها به هم میكوبند.
چوسر (چوب سحر)
این ساز در بعضی از منشعبات ایل قرائی (در اصطلاح محلی قرهای) به وسیله فردی كه به آن مُلا گفته میشود و با كوبیدن به زمین (در ریتمهای نامشخص) به صدا در میآید. به عقیده آنها، این كار باعث دور كردن شیاطین و ارواح خبیث میشود.
▪ خلخال
شامل زنجیری فلزی است كه به آن تعدادی زنگوله كوچك آویزان شده است و خانمها در هنگام رقص و پایكوبی به مچ پای خود میبندند و با حركت دادن پا آن را به صدا در میآورند تا با ریتم آهنگ همراهی نماید. خلخال بیشتر در بین كولیها و بعضی از عشایر استان كاربرد دارد.
۲) سازهای بادی
سازهای بادی استان شامل سورنا، كرنا، سفید مهره، نی محلی، نی مشكی، شاخ نفیر و سوتك میباشد.
▪ سورنا
شاخصترین ساز محلی استان سورنا میباشد كه در تمام مناطق، حضور پررنگتری را نسبت به سایر سازها دارد. برای همین به سورنا در اصطلاح محلی ساز و به نوازنده آن سازی گفته میشود.
سورنا و سورنانوازی در استان كرمان دارای سابقهای طولانی است. باستانشناسان در كاوشهای باستانی منطقهٔ بشاگرد به نوعی سورنا دست یافتند كه قدمتی هفت هزار ساله دارد. در استان كرمان دو نمونه سورنا رایج است.
یك نوع آن با بدنهای دو تكه، مانند اكثر سورناهای كشور و نوع دیگر دارای بدنهای سه تكه كه در اصطلاح محلی به آن نَرلاس گفته میشود و از لحاظ شكل با سایر سورناها متفاوت است.
علاوه بر مراسم عروسی كه در اصطلاح محلی به آن عیش گفته میشود در مراسم شبیهخوانی و سوگواری مناطقی مانند سیرجان نیز از سورنا استفاده میشود. معمولاً ساز سورنا را به همراه دهل، نقاره و جوره مینوازند.
در سورنانوازی استان، شیوه خاصی وجود دارد كه نوازنده با جمع كردن و فشردن هوا در دهان از راه بینی، از قطع صدا در هنگام دم جلوگیری میكند. به این تكنیك نفسگردون میگویند.
▪ كَرنا
شكل كرنا مانند سورنا است ولی با ابعادی بزرگتر. قسمت شیپوری كرنا فلزی و معمولاً از جنس برنج است و در مناطقی از سیرجان، شهر بابك و بافت رایج میباشد. معمولاً كرنا را به همراه نقاره و دهل مینوازند.
▪ سفیدمهره
این ساز نوع خاصی از بوق صدفی است كه در مراسم عزاداری و همچنین برای اعلان فوت اشخاص به كار میرود، به طوری كه برای اعلان فوت ۳ بار در این ساز میدمند و تمامی اهالی شهر یا روستا از واقعه آگاهی مییابند.
سفیدمهره در مناطقی مانند چترود، دُرّان، شهداد، گودیز و اندوهجرد رایج است و نواختن آن دارای سابقهای طولانی است. سفیدمهرهای كه هم اكنون در روستای گودیز و توسط آقای اكبر محمودی نواخته میشود، دارای قدمتی چهارصد ساله است و سفیدمهره اندوهجرد نیز قدمتی صد ساله دارد.
صدای سفیدمهره بسیار بلند و رساست. این ساز در بین اهالی از حرمتی خاص برخوردار است و حتی بعضی از بومیان بر این باورند كه دور كردن سفیدمهره از شهر یا روستا بدیُمن میباشد.
نی محلی
این ساز در بیشتر مناطق استان به صورت لبی اجرا میشود. ابعاد و تعداد سوراخهای نی در استان متغیر میباشد. اكثر نوازندگان نی دارای صدایی خوش هستند و در بین نینوازی به غریبیخوانی و كُرتیخوانی كه دو نمونه مهم از سوگآواهای استان كرمان میباشند، میپردازند. تكنیك نفس گردون كه در ساز سورنا توضیح داده شد در بین نینوازان نیز رایج میباشد.
▪ نی مشكی
مقبولیت نی مشكی و ساز همراه آن (تمپو) به این علت است كه خشكی و یا رطوبت هوا كمتر روی آنها تأثیر میگذارد. معمولاً نی مشكی توسط نوازندگان سورنا نواخته میشود.
▪ شاخ نفیر
سازی است بادی از جنس شاخ كه توسط قلندران و دراویش دورهگرد استفاده میشود. در گذشته از این ساز در مسیر سفرها و برای دور كردن حیوانات وحشی و ترساندن آنها استفاده میشده، ولی در حال حاضر برای باخبر كردن اهالی محلهها، برای كمك و جمعآوری نذورات استفاده میكنند.
▪ سوتك
سازی كلی است كه در بعضی از مناطق استان و بیشتر به وسیله نوجوانان نواخته میشود. در حال حاضر پیرترین سوتك ساز ایران با ۹۵ سال سن در شهداد زندگی میكند و هنوز هم به این حرفه مشغول میباشد. سوتكی مربوط به دورهٔ ساسانیان نیز در حفاریهای منطقهٔ قلعه دختر شهر كرمان كشف شده است.